شنبه 90 دی 17 , ساعت 9:19 صبح
چند سروده ی کوچک خودمانی
انار را
روی شانه های بید
زیر شاخه های زیتون
کنار ساقه های اقاقی
دوست دارم
دست های همکلاسی ام
هنوز
زخمی ترکه هاست
* * * * * * * * * * * *
عشق
با آخرین پرنده
به آسمان ها رفت
با اولین پرواز
باید بروم
* * * * * * * * * * * *
برای بادها
غصه می خورم
خانه به دوشی
مصیبت کمی نیست
* * * * * * * * * * * *
شاعری
دست هایش را در باغچه کاشت
من نیمی از قلبم را ...
باید ببینمش
* * * * * * * * * * * *
زمستان است
نگرانت نیستم
نام کوچه ی شما
بهاران است
نوشته شده توسط فضل ا... قاسمی | نظرات دیگران [ نظر]